مولا علی (ع)

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۴
شهرام علی احمد


یک دلنوشته نه بهتر است بگویم خون نوشته من آنروز یک عشق داشتم ؛

پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند

و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ،

بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند

ودیگران راهم بسوزانند !

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم :

خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ،

فقط با عجله از همه می پرسند : ASL؟

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ،

بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و

عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست ! چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است... نه !

این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و

تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !

رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،

رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ،

تو هم مراعات کن !

بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۹
شهرام علی احمد

سلام.

شاید بیشتر شماها قبلا خیلی از وصیت های شهدا رو خوندید و شنیدید بخصوص اونایی رو که درمورد حجاب بوده ولی اینجا بعضی هاشون یه جا جمع آوری شدن که خیلی خلاصه اما پرمعنا هستند.... بدونید که خوندن دوباره اش خالی از لطف نیست بخصوص برا خودتون نفستون و....

من که دلم نیومد اینجا نذارمش...

امیدوارم قدرت درک عمق این سخنان گهربار رو داشته باشیم...

 در ضمن اصراری هم نیست که همشو بخونید... تاجایی که حوصله تون کشید بخونید هم کفایت میکنه!

1)« خواهران ما در حالى که چادر خود را محکم برگرفته ‏اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می ‏کنند... هدف‏دار در جامعه حاضرشده ‏اند.»

(رییس جمهور شهید محمد على رجایى)

 

2)«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ‏ترسد تاسرخى خون من.»

(شهید محمد حسن جعفرزاده)

 

3) «مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداکارى شما رشد پیدا کردم.»

(شهید غلامرضا عسگرى)

 

4)«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوى‏معنویت و صفا مى‏کشاند.»

(شهید على رضائیان)

 

5) «از خواهران گرامى خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که‏حجاب خون‏بهاى شهیدان است.»

 (شهید على روحى نجفى)

 

6) «و تو اى خواهر دینى‏ام: چادر سیاهى که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»

(شهید عبدالله محمودى)

 

7)«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بى‏اعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»

(شهید على اصغر پور فرح آبادى) از اینکه خیلی خوشمون اومد

 

8)«به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب ‏را، حجاب را، رعایت کنید.».

(شهید حمید رستمى)

 

9) «خواهرم: حجاب تو مشت محکمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»

(شهید بهرام یادگارى)

 

10)«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.»

(شهید صادق مهدى پور)

 

11)«از تمامى خواهرانم مى‏خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

(شهید سید محمد تقى میرغفوریان)

 

12)«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.»

(شهید حمید رضا نظام)

 

13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»

(شهید محمد کریم غفرانى)

 

14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىکشید.»

«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»

(سردار شهید رحیم آنجفى)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۸
شهرام علی احمد

تا حالا شده یکی رو انقدر دوست داشته باشی که ثانیه به ثانیه به یادش باشی؟

شده ثانیه به ثانیه به یاد آقات باشی؟

خدایی شده تاحالا باتمام وجود ظهورشو طلب کنی؟

تاحالا شده موقع گفتن اقا بیا اشکات امونت نده؟

شده تا حالا باتمام وجود بگی ........آقابیا...

نه..خداییش تا حالا شده روز شماری کنی؟؟

شده روزها,هفته ها,سال ها روبشماری که آقا پس کی میای؟

نه...نشده...

آقا ببخش

ببخش که میریم تو مجالست و تورودربایستی میافتیم ومیگیم آقا بیا...

آقاببخش که بعد ازگذشت این همه سال یه بارم جمعه منتظرت نموندیم...

آقا ببخش که ظهورتو دورمیبینیم...

ببخش که فراموش کردیم قراره بیای...

ببخش که عادت کردیم به نبودت...

آقا  ببخش....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۱۴:۰۴
شهرام علی احمد

در گذرگاه های زندگی گاهی دوستان را دشمن و دشمنان را دوست می انگاریم

زمانی متوجه می شویم که به قول مرحوم قیصر امین پور

و ناگهان چقدر زود دیر می شود

اما ای کاش زود می فهمیدیم

گاهی فکر می کنیم کاری را که انجام می دهیم باعث تحصین عده ای می شود که دوستشان داریم اما به بهایی ؟

اصطلاح متداول جوانان امروز دیدین ضایع شد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۵
شهرام علی احمد

وبلاگ مولا علی: نمایش اقتدار و شکوه بیش از ۵۰۰۰ بسیجی شیعه و اهل سنت

کانون خبرنگاران شهرستان هیرمند: 

  وبلاگ مولاعلی به گزارش کانون خبرنگاران ندای هیرمند، در این اجتماع عظیم بسیجیان؛ نماینده ولی فقیه وامام جمعه شهرستان چابهار با تبریک روز بسیج مستضعفین گفت: ارتش بیست میلیونی بسیج؛ مکتبی ترین و ارزشی ترین ارتش دنیا است.
حجت الاسلام سید محمد موسوی با اشاره به هجمه دشمنان علیه بسیج اذعان داشت: امروزعده‌ای به دنبال خراب کردن چهره بسیج هستند و آنان را افراطی و بی ترمز می‌نامند، چرا که بسیج با فساد و فحشا مخالف است و ترمز بسیج، ایمانِ به خدای اوست.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۸:۱۶
شهرام علی احمد

چارلی چاپلین

ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو.

حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.

خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر.

اگر شاد بودی، آهسته بخند تا غم ناراحت نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.

اگر روزی خیانت دیدی، بدان که قیمتت بالاست.

از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزاربار.

نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد.

حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است.

من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم.

فیلمسازان باید به این نکته نیز بیاندیشند که فیلم هایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد.

خودپسندی زنها بزرگترین علت بدبختی ایشان و نابودی خانواده هاست. هیچ چیز به اندازه خودپسندی زن ها بنیان خانواده را نابود نکرده است.

انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد.

مردمان روی زمین استوار، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند.

وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان می دهد، شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.

اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۸:۰۳
شهرام علی احمد
آیا میدانید زرتشت یعنی ستاره زرین!
آیا میدانید قطر شاهرگ گردن ۶ میلیمتر میباشد
آیا میدانید ناخن انگشت میانی سریعتر از دیگر انگشتها رشد میکند
آیا میدانید نروژ سومین کشور صادر کننده نفت میباشد
آیا میدانید با برداشتن تخمدانها عمر بیمار بطور متوسط ۸ سال کمتر میشود
آیا میدانید اسکنر ۴۸ سال پیش اختراع شده است
آیا میدانید ۱۰۰ سال پیش پزشکان آمریکایی میگفتند زنانی که باهوش هستند باردار نمی شوند
آیا میدانید ستاره دریایی فاقد مغز میباشد

آیا میدانید سالانه ۵۰۰۰ کارگر در معادن چین جان خود را از دست میدهند
آیا میدانید مروارید درون سرکه ذوب میگردد
آیا میدانید ارزش مادی تمام عناصر بدن انسان کمتر از ۱۰۰۰ تومان است.
آیا میدانید ساعت اتمی ساخته اند که در ۴۰۰ میلیون سال یک ثانیه هم تغییر نمی کند
آیا میدانید بال زدن یک پروانه هم زمین را تکان میدهد
آیا میدانید ما مغزمان رو کنترل میکنیم یا مغزمان ما را؟
آیا میدانید ۲۰۰ میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از انها است
آیا میدانید یک قطره اب دارای ۱۰۰ میلیارد اتم است
آیا میدانید ایران به ۲۰ کشور تسلیهات نظامی صادر میکند
آیا میدانید ۸۰ ٪ موجودات دنیا را حشرات تشکیل داده اند
آیا میدانید تنها حیوانی که نمی تواند شنا کند شتر است

یک سوسک حمام می‌تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.

یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون در بیاورد.

حلزون می‌تواند 3 سال بخوابد.

به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ!

اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ‌وقت تمام نخواهد شد.

خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جویی کند.

ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا می‌خورند.

چشم‌های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.

بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر می‌شوند.

کوبیدن سر به دیوار 150 کالری در ساعت مصرف می‌کند.

پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۷:۵۳
شهرام علی احمد



100 هزار شیعه در محاصره تروریست‌های تکفیری

به گزارش مدافعون ـ حدود 100 هزار نفر از اهالی شهرک‌های "نبل" و "الزهرا" در ریف حلب شمالی و روستاهای "الفوعه" و "کفریا" در ریف ادلب شمالی که ساکنان آن‌را شیعیان تشکیل می‌دهند بیش از دو سال است که در محاصره تروریست‌های تکفیری زندگی می‌کنند.

شهرک نبل با 50 هزار نفر جمعیت، شهرک الزهرا با 15 هزار نفر جمعیت، الفوعه با 25 هزار جمعیت و کفریا با 10 هزار نفر جمعیت به نماد مقاومت در بحران سوریه و ایستادگی در برابر این گروه‌‌های مسلح تبدیل شده‌اند.

منابع خبری شمار شهدای دو شهرک نبل و الزهرا را که در حملات خمپاره‌ای تروریست‌ها به شهادت رسیده‌اند حدود 500 نفر اعلام کرده‌اند که اکثریت شهدا زنان و کودکان بوده‌اند.

دو روستای "الفوعه" و "کفریا" نیز از این حملات مستثنی نبوده‌اند. ساکنان این دو روستا در ریف ادلب دائما مورد هجوم گروه‌های تروریستی قرار می‌گیرند. تکفیری‌ها به حملات خمپاره‌ای اکتفا نکرده و اهالی را نیز که از روستا خارج می‌شوند به گروگان گرفته‌اند.

تروریست‌های تکفیری براین باورند، به این جهت که اکثریت ساکنان این دو روستا شیعی بوده و کشتار آنها تحت عنوان اینکه «رافضی» ناپاک هستند، جایز و روا است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۶
شهرام علی احمد

تمدن‌وفرهنگ هر کشوری هم‌زمان با تاریخ آن کشور است. به کمک آثار کتبی ، باقیماندة آثار باستانشناسی ، آزمایش‌های نوین ، سنگ‌نبشته‌ها ، آثار باقیماندة کتبی بر روی ظروف گلی و نیز به کمک تحقیقات علمی جدید ، می‌توان درباره گذشته کشوری و نیز تاریخ و سوابق تاریخی ملتی و هم‌چنین اهمیت و نفوذ تمدن‌وفرهنگ آن کشور به گفتگو و بحث پرداخت. تمدن با خوشبختی و پیشرفت هر کشور و ملتی ارتباط مستقیم دارد ، در صورتیکه فرهنگ هر کشور مربوط است به پیشرفت هر کشور و ملتی ارتباط مستقیم دارد ، در صورتیکه فرهنگ هر کشور مربوط است به پیشرفت اخلاق مردم هر کشور یا به عبارت دیگر تمدن‌وفرهنگ همانند دانه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند.

در تاریخ تمدن‌های کهن جهان ، ایران برجسته‌ترین و مهمترین سهم در بخشیدن زندگی و درخشش ، به دیگر مردم جهان داشته است. در حالیکه از بسیاری از اقوام کهن جهان اثری برجای نمانده است ، ایران و فرهنگ ‌و تمدن آن در برابر حوادث گوناگون روزگار برای هزاران سال ، پایداری نموده و برجای مانده است. تنها همین یک نکته برای عظمت و بزرگی ایران و تمدن ‌و فرهنگ گذشته‌اش کافی است. در روزگار پادشاهی هوشنگ شاه پیشدادی بود که ایران ، انواع و اقسام اسباب و ابزار آهنی ساخت و نیز به کندن قنات موفق شد. معروف است که جانشین هوشنگ‌شاه یعنی تهمورس هنر خط و نوشتن را از دیوان آموخت. اما درخشنده‌ترین دوران ، زمان پادشاهی شاه‌جمشید بود که سرزمین ایران بنام « ایران ویج بزرگ » و با تمدنی درخشان اداره می‌شد.

شاه‌جمشید ، مردم را به چهار گروه تقسیم کرد. این چهار گروه عبارت بودند از طبقة روحانیون ، جنگ‌آوران ، کشاورزان و هنرمندان. شاه‌جمشید دستور داد تا راهها را بسازند و نیز کشتی جهت بحرپیمائی ، در روزگار وی ساخته شد. در روزگار او بود که به مردم هنر بافندگی آموخته شد و توجه مخصوص نسبت به بهتر زیستن مردم داشت. دوران سلطنت شاه‌جمشید را همانند دوران پریکلس ، دورة طلائی تاریخ گفته‌اند. همانطور که در اوستا آمده‌است: « در روزگار جمشید ، نه سرمای شدید بود و نه گرمای زیاد ، نه مرگ زودرس بود و نه رشگ و حسد و خودخواهی ، هنگامی‌که پسر و پدر با هم میرفتند هر دو چون جوان پانزده سالة می‌نمودند و شناخت پدر از پسر مشکل می‌نمود ».

آنطور که در کتاب وندیداد آمده‌است: در روزگار جمشید ، به سبب ازدیاد جمعیت ، سه‌بار جهان گسترش یافت. اهورامزدا ، از شاه جمشید خواست که مقام پیامبری و راهنمائی مردم آن روز را بپذیرد ، اما او با کمال فروتنی ، از این امر پوزش خواست. ولی در عوض ، پذیرفت که مردم را به تقوی و پاکدامنی و راستی و درستی رهنمون شود و آنها را به یک زندگانی شادی‌بخش راهنما باشد.

 اهورامزدا جمشید را به آمدن سیلی وحشتناک آگاه ساخت ، بنابراین شاه جمشید همت [41] به بنای باغی گذاشت تا مردم و حیوانات را از خطر نابودی برهاند و آن باغ به نام « ورجمکرد » مشهور است. این مطلب که از فرگرد دوم وندیداد آمده‌است ، می‌رساند که شاه جمشید در دوران یخ‌بندان و در حدود یازده‌هزار سال پیش می‌زیسته است. جمشید به افتخار جاودانی نائل شد. هزاران سال از زمان وی می‌گذرد اما هنوز مردم ایران نوروز را جشن می‌گیرند این روز همان روز بر تخت نشستن شاه جمشید است که نه‌تنها مردم ایران آنرا گرامی می‌دارند و جشن می‌‌گیرند ، بلکه مردمان برخی کشور دیگر نیز همانند پارسیان در هندوستان و پاکستان و سایر نقاط جهان ، آنرا جشن می‌گیرند و بزرگ می‌دارند.

در روزگار شاه فریدون بود که ضحاک ستمگر به بند اندر کشیده شد و صلح و آرامش جای جنگ و ناامنی را گرفت و هم در زمان او بود که علم پزشگی و دانش جراحی ترقی شایان توجه نمود. در این زمان ، به دانشجویان رشته پزشگی ، خواص گیاهان طبی ، در درمان دردها ، آموخته شد. همچنین ، در این روزگار بود که دانش دامپزشگی پیدا آمد. برای پزشگان ، در برابر معالجة بیماران ، حق‌الزحمه‌هائی تعیین شده بود که هیچ پزشگی حق نداشت بیش از آن میزان تعیین‌شده ، از بیماران دریافت دارد – برای درمان بیماریهای روحی ، بیماران را با کلام « مانترا » یا « کلام مقدس » معالجه می‌نمودند. این روش معالجه در آن روزگار ، بهترین راه علاج بیماران شناخته شده‌بود. می‌دانیم که رستم ، پهلوان نامی ایران ، با یک عمل جراحی چشم بدین جهان گشود. ‌این کار در روزگار منوچهر شاه ، نوه و جانشین شاه فریدون ، صورت گرفت. گفته اخلاقی معروف: « پاکیزگی ، نزدیکترین راه رسیدن به خداست » را ایرانیان باستان به بهترین وجهی عمل می‌کردند. نظافت و پاکیزگی برای هر کس ، از ابتدای طفولیت ، جزو مهمترین وظیفه بود. به مسئله « عقل سالم در بدن سالم است » اهمیت فوق‌العاده داده می‌شد. ایرانیان باستان در پاک نگهداشتن آب و باد و خاک و آتش ، سعی وافر داشتند و می‌کوشیدند که با پاک نگهداشتن محیط اطراف خویش ، سبب پراکنده‌شدن میکرب و سرایت امراض به دیگران نشوند.

در کتاب وندیداد ، دربارة دوری از امراض واگیردار و خویشتن را دور نگهداشتن از کثافات دستورات اکید آمده‌است. حتی در روزگار کنونی و با همة پیشرفتهائی که در بهداشت از مندرجات کتاب وندیداد دربارة جلوگیری از امراض و سرایت آن توسط میکرب ، به دیگران آگاهی حاصل می‌نماید. در روزگار پادشاهی پیشدادی ، در بهداشت عمومی و ترویج حفظ‌الصحه برای تندرستی مردم ، کوشش فراوان می‌شد.

 در طی قرون و اعصار ، مذهب ایران باستان ، به نام مذهب یکتاشناسی در جهان شناخته شده‌است. حتی پیش از ظهور آشو زرتشت ، پیغمبر ایران باستان ، و در روزگار پادشاهان پیشدادی ، مردم به ستایش یک آفریننده به نام « مزدا » معتقد بودند و به همین جهت در شاهنامة فردوسی به آنها عنوان « مزدیسنی » یعنی پرستندة «مزدا» داده شده‌است. در روزگارانی بس دور ، اجداد ایرانیان و هندوان که آریائی خوانده می‌شوند ، در یک جا و با هم زندگی می‌کردند. به واسطة عدم توافق مذهبی ، این دو برادر از هم جدا شدند. این خود یکی از دلائل تمایل ایرانیان بسوی یکتاپرستی است. زرتشت پیغمبر ایران باستان ، این گرایش به سوی مزداپرستی را با تغییرات اساسی دیگر درهم آمیخت و مذهبی که مبنای آن بر یکتاپرستی استوار است به جهانیان عرضه داشت. هر زرتشتی در هنگام بستن کشتی ، بند بندگی زرتشتیان می‌سراید: « من استوارم به کیش مزدیسنی که آوردة زرتشت است. می‌ستایم پندار نیک را ، می‌ستایم گفتار نیک را ، می‌ستایم کردار نیک را ، می‌ستایم دین نیک مزدیسنی را که بر ضد جنگ و خونریزی و دورکننده سلاح است. اهورامزدا را آفرینندة تمام هستی‌ها می‌دانم » .

با ارتباط این موضوع ، جا دارد که در اینجا سخنی از پروفسور ویلهلم گایگر آلمانی نقل [42] شود که می‌نویسد: « به غیر از قوم بنی‌اسرائیل ، هیچ ملت کهن دیگر به جز ایرانیان عصر اوستا در مشرق‌زمین ، نتوانست به چنین نقطة رفیعی از مذهب برسد. در هیچ نقطة دیگر از جهان مردم این‌طور فارغ از الهه‌پرستی نبودند. این ایرانی‌ها بودند که به سوی یکتا‌پرستی گرائیده بودند » همانطور که در اوستا ، از پادشاهان سلسلة پیشدادی چون هوشنگ ، تهمورس ، جمشید و فریدون و پهلوان نامبرداری چون گرشاسب سخن به میان است ، هم‌چنین از پادشاهان و پهلوانان دورة کیانیان چون کیکاوس ، کیقباد ، کیخسرو ، گشتاسب و آشو زرتشت سخن رفته‌است.

آثار نوشته در زبان اوستا فراوان و در علوم مختلف بوده‌است. اشوزرتشت ، پیغمبر برگزیدة اهورامزدا بود که برای راهنمائی ابنای بشر به این جهان فرستاده شد. او حامل همان پیام‌های آسمانی بود ، که در گاتها آمده‌است. بیست‌و‌یک نسک اوستا ، که در علوم مختلف چون طب و هیئت و نجوم و غیره بود ، زرتشت برای راهنمائی مردم جهان آورد. آنطور که پلینی pliny می‌نویسد: اوستا بر روی دوازده هزار پوست و با خط زر و در دو میلیون سطر شعر بوده‌است. در هنگام حملة اسکندر مقدونی به ایران و آتش زدن کتابخانة تخت جمشید ، نسخة از اوستا که در کتابخانة مذکور نگهداری می‌شد ، به دم آتش رفت و سوخت ، پس از این واقعه اسف‌انگیز ، دوباره در روزگار اشکانیان و ساسانیان به جمع‌آوری اوستا پرداختند و همانند سابق آنرا در بیست‌و‌یک کتاب تنظیم کردند. متأسفانه ، یک‌بار دیگر در هنگام حملة تازیان بایران ، به این گنج بزرگ صدمة جبران‌ناپذیر رسید که امروز فقط پنج کتاب از بیست‌و‌یک کتاب باقیمانده است. در میان این پنج کتاب ، تنها کتاب « وندادید» است که بطور کامل به دست ما رسیده است.

 


 

خوشبختانه در کتابهای هشتم و نهم دینکرد ، که یکی از کتب معتبر و مهم پهلوی است ، خلاصة از بیست‌و‌یک نسک اوستا آمده است و از همین‌جا می‌توان پی به عظمت اوستا برد. با مقایسة اصل کتاب « وندیداد » که امروز در دست است با خلاصة از آن که در دینکرد آمده‌است ملاحظه می‌شود که این خلاصه تا چه اندازه با اصل کتاب مطابقت دارد. در ایران باستان ، شوهر را « رئیس خانواده » می‌گفتند در حالیکه زن « کدبانوی خانواده » لقب داشت. « رئیس خانواده » و « کدبانوی خانواده » از نظر مقام اجتماعی هر دو با هم برابر بودند ، در صورتیکه وظیفة این دو نفر از یکدیگر جدا بود. در اوستا نیز ، از برابری حقوق زن و مرد گفتگو شده‌است. در ایران باستان از تشکیل خانواده منظور عالی‌تر مورد نظر بود تا اینکه فقط به ازدیاد نسل بپردازند. هدف از زندگی آنطور که در مذهب زرتشت آمده‌است ، کار و کوشش و مبازره با بدی‌ها و زشتی‌هاست. بنابراین هدف عمدة از ازدواج نیز تحرک اجتماع است با تحویل دادن نسل نیرومند و تندرست به اجتماع از این جهت است که مجرد زیستن و از تشکیل خانواده سرباززدن ، در مذهب زرتشت پسندیده نیست و مادری قابل ستایش است که آرزویش داشتن فرزندان ذکور است. ازدواج با یک زن ، در ایران باستان مرسوم بود و همینگونه نیز عمل می‌شد. مادری که صاحب فرزندان بیشتر می‌شد ، به افتخارات مختلف نائل می‌شد.

 در اوستا ، پاکدامنی و عفت زنان ستوده شده‌است. در گاتها هدف عمدة تشکیل خانواده بر اساس عشق و محبت طرفین استوار است. در نمازگاه ایوسرتیوم « =نماز شب » زنان پاکدامنی که راست و درست در اندیشه و گفتار و کردار باشند ، زنانی که با آموزش و پرورش درست بار آمده‌اند و زنانی که نسبت به شوهرانشان وفادار و فرمانبردار و فداکار باشند ستوده شده‌اند. در رام یشت آمده‌است که هر دختر جوانی آرزومند است ، که با مردی ازدواج نماید که جوان ، زیبا ، تندرست ، جدی ، کوشا ، دانش‌آموخته و خوش‌‌اخلاق باشد. در فروردین یشت ، آنجائیکه به فروهرهای جاودانان پاکان و نیکان و پهلوانان و میهن‌پرستان ، درود فرستاده شده ، نام بسیاری از زنان و دوشیزگانی که در ردیف مردان جاودانی بوده‌اند ، دیده می‌شود. سن قانونی ، برای دوشیزگان پانزده سالگی ، جایز شمرده است. ازدواج در طفولیت و به سن‌های خیلی کم ، در ایران رایج نبوده بلکه ممنوع بوده‌است. راجع به مهریه و سهم زن از ماترک شوهر در ایران [43] باستان ، در جائی به درستی مطلبی ذکر نشده‌است.

 زیبایی یک زن در اوستا این‌طور و با این توصیف آمده‌است: « زیبا ، نیرومند ، بلند ، هوشیار ، با بازوان سفید ، سینة برآمده ، راست بالا و با صورت درخشان».

 در شاهنامة فردوسی ، از داستان پهلوانی زنانی چون گردآفرید و در برزونامه از بانو گشسب ، دختر رستم پهلوان نامی ایران ، در زمان جنگهای ایران و توران ، گفتگو به میان است. در این دوران ، تعلیم‌و‌تربیت از سن هفت‌سالگی برای پسران و دختران عمومیت داشت ، و حتی پیش از این سن نیز در خانه و به وسیلة والدین اصول اخلاقی به فرزندان تعلیم داده می‌شد. در سنین بین هفت و ده‌سالگی هر کودک زرتشتی ، با پوشیدن سدره و بستن کشتی ، به گروه زرتشتیان جهان می‌پیوست ، تعلیم‌و‌تربیت برای پسر و دختر یکسان بود.

به‌ همان ‌اندازه که به پرورش روح اهمیت داده می‌شد ، به پرورش جسم نیز اهمیت می‌دادند. اسب‌سواری ، تیراندازی ، هنر بکار بردن اسلحه‌ها مانند گرز ، خنجر ، نیزه ، سپر ، تیغ ، و هم‌چنین فن کشتی‌گرفتن برای هر جوان از واجبات بود. ایرانیان قدیم در اینگونه هنرها مشهور جهان بودند. یکی از نمونه‌های حیرت‌آور هنر تیراندازی همان آرش کمانگیر معروف است که داستان تیراندازی و هنرنمائی او به تفصیل در اوستا آمده‌است و همچنین مورخین معروف ایرانی نیز آنرا ذکر کرده‌اند. روابط بین استاد و شاگرد بسیار دوستانه بود. در طفولیت هر کودک را با صفات راستی ، درستی ، امانت ، سادگی و صداقت بار می‌آوردند و نیز او را برای خدمت به شاهنشاه ایران و میهن آماده می‌ساختند. یکی از صفات لازمة هر معلم دینداری و میهن‌پرستی او بود. فراگرفتن دانش دینی مقدمه و اساس آموزش هر دانش دیگر بود. مورخینی چون هرودت و گزنفون ، روش تعلیم‌و‌تربیت را در ایران باستان ستوده‌اند. از زمانهای بسیار دور ، روش حکومت در ایران ، شاهنشاهی است. مراسم تاجگذاری همیشه در میان سرور و وجد و شادی مردم انجام می‌شد. در هنگام تاجگذاری شاهنشاه با دست خود تاج بر سر می‌نهاد. هنگامی که پادشاهی در دوران سلطنت می‌خواست کناره‌گیری کند ، با دست خود تاج را بر سر ولیعهد که وارث تاج‌و‌تخت بود می‌نهاد. این رسم پادشاهان کیان ، یکبار دیگر در چهارم آبان ماه 1346 در هنگام تاجگذاری شاه ، در ایران تجدید شد ، بدین معنی که شاهنشاه با دست خود تاج بر سر خویش نهادند و نیز شاه بر سر فرح پهلوی نیز تاج گذاشتند. در اوستا ، از پادشاهان سلاطین پیشدادی و کیانی گفتگو شده‌است.

پادشاه مقام سلطنت دنیوی و نیز ریاست مقام معنوی را بر عهده داشته‌است. در اوستا از برای تندرستی و پیروزی پادشاه دادگر دعا شده‌‌است. در شاهنامه از صفات شجاعت و عقل و جلال و عزت و زیبائی پادشاهان کیانی صحبت شده‌است. در کتاب بسیار زیبا و ارزندة آقای دکتر ذبیح‌الله صفا تحت‌عنوان « آئین شاهنشاهی ایران » دربارة این رسم باستانی از کهن‌ترین روزگار تا زمان حاضر به تفصیل بحث شده‌است. طبقة موبدان و پیشوایان مذهبی ، در روزگاران کهن ، اهمیت فوق‌العاده داشتند ، آنها این مقام را با مهارت و شایستگی و قدرت فوق‌العاده اخلاقی و معنوی بدست آورده بودند. در اوستا دربارة شایستگی و شرایط مقام پیشوائی و روحانیت بحث شده‌است. پس از مقام پیشوائی در ایران قدیم مقام سپاهیگری ، دارای اهمیت بود. پادشاه شخصاً در رأس این تشکیلات قرار داشت. در بیشتر مواقع و درهنگام جنگ با دشمن ، فرماندهی سپاه به‌عهدة شخص پادشاه بود و فرمانده سپاه ، دشمن را برای جنگ تن‌به‌تن دعوت می‌نمود.

 در شاهنامه آمده‌است که شاه کیخسرو رئیس و فرمانده سپاه دشمن را که افراسیاب تورانی بود ، به مبارزه تن‌به‌تن دعوت کرده و او را به خونخواهی پدرش سیاوش کشت. این داستان در اوستا[44] نیز آمده‌است. هم‌چنین رستم ، پهلوان نامی ایران نیز سوگند یاد کرد که تا کین خون سیاوش را از تورانیان نستاند ، آرام ننشیند. در اوستا و نیز در شاهنامه آمده‌است که پادشاهان برای پیروزی در جنگ از اهورمزدا درخواست یاری می‌نمودند. درآن روزگاران ، جنگ با رحم و مروت بیشتری انجام می‌شد تا در این زمان ، پادشاهان ایران هنگامی‌که در جنگها پیروز می‌شدند ، نسبت به اقوام مغلوب با منتهای محبت رفتار می‌کردند. در زمان جنگ خوراک سربازان ایران شیر و نان و گوشت بود. دربارة نظم‌و‌ترتیب سربازان ایران ، در یک نسک گمشدة اوستا که خلاصة از آن در دینکرد آمده به تفصیل صحبت شده‌است. علاوه بر کتاب اوستا در کتابهائی چون شاهنامه ، گرشاسب‌نامه ، برزونامه و فرامرزنامه نیز مطالبی دربارة انضباط سربازان در ایران باستان می‌خوانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۱۷:۱۸
شهرام علی احمد